بابا جونبابا جون، تا این لحظه: 39 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره
مامان جونمامان جون، تا این لحظه: 32 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
شاینا کوچولوشاینا کوچولو، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

مامان آینده در انتظار شاینا عشق مامانی

خبرهای خوب و کمی بد

سلام دوست های گل نی نی وبلاگیم از همه تون ممنونم که با وجود اینکه من وقت ندارم زیاد بیام نت اما شما به فکرم هستید و جویای احوالم  امروز با یه خبر خوب برگشتم من بعد چند سال دوباره دارم خاله میشم واینکه توی یه سال قراره دوباره خاله باشم و برای اولین بار عمه خیلی منو خوشحال میکنه و خبر خوش بعدی اینکه بالاخره تاریخ اعزام مون به مکه مشخص شد ۱ اردیبهشت ۹۴ فقط امیدوارم دیگه تغییر نکنه خیلی از این بابت هم خوشحالم که میخوام برم خونه ی خدا ازتون خواهش دارم دعا کنید که کارهای مکه مون هر چه سریعتر درست بشه فقط یه سوال دارم خواهرم که بارداره دکتر بهش گفته یه کیست ۶ میلی داره و باید به خاطر این قضیه استراحت کنه خیلی نگرانه  کسی هست که ...
27 بهمن 1393

از وب یکی از بچه گرفتم برای شما گذاشتم

    سلام.من خودم چند ساله ازدواج کردم و برای بارداری با مشکلات زیادی روبرو شدم.چند سال تحت درمان بودم و نتیجه نگرفتم. تا اینکه یک نفر این دستور را به من داد و من همان ماه اول حامله شدم. البته میگفت این دستور حکیم امام رضا است و بسیار جواب میدهد.متبرک است. انشاءالله شما هم استفاده کنی و نتیجه بگیری و شاد شوی.این آرزوی قلبی من است.مطمئن باش جواب میگیری.   1) جوشانده (برای پاکسازی رحم) بارهنگ،بادررنجبویه،بابونه،بالنگ(تخم شربتی). هرکدام یک قاشق مرباخوری. در قوری چینی دم میدهیم.در طول روز 2 تا 3 لیوا...
17 بهمن 1393

بدون عنوان

چه گفتی سهراب... "قایقی خواهم ساخت... " تو چه گفتی سهراب؟ با کدوم عمر دراز؟ نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت بیخیال قایق .... یا که میگفتی .... "تا شقایق هست زندگی باید کرد... " "" این سخن یعنی چه؟ با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد؟ سهراب  این شعرو سخن یک خیال پوچ است پس اگر میگفتی ... تا شقایق هست، حسرتی باید خورد جمله زیباتر میشد تو ببخشم سهراب .....
10 بهمن 1393

عاشق که باشی

عاشق که باشی...!!!     عاشق که باشی  رفتن نمی دانی می مانی ... سر حرفت می مانی که گفته بودی : تا ته دنیا کنارش می مانی  ! ...
10 بهمن 1393

خبر از حالم

خبر از حالم...!!! میخواهی از حالم  باخبر شوی؟ از کجایش برایت بگویم  ازروز اول که عاشق لبخندت شدم  از دلواپسیهای و نگرانیهای همه روزه ام برای نبودنت نخواستنت نداشتنت که جانم را به لبم می رساند می خواهی بدانی رفتن بی صدایت با من چه کرد   تمام نبودنت تمام نخواستنت با من چه کرد       ازرفتن بی صدایت و حسرت دیداره دوباره ات تا کجا برایت بنویسم  از دلتنگیهای عاشقانه ای که درانتظارلعنتی ریشه کرده اند  ازسیل اشک شبانه ام که خرابی روح وجانم را هرشب به رخم می کشد از عشقم  از احساس بتاراج رفته ام  میخواهی بدانی حال و روز غرورم را که خورد و شکسته ش...
10 بهمن 1393
1